۱۳۹۰ مهر ۲۴, یکشنبه

کاندوم های حاوی وایاگرا




کاندوم های حاوی وایاگرا

یکی از مشکلات شایع مردان در هنگام برقراری رابطه جنسی ، از دست رفتن نعوظ در هنگام استفاده از کاندوم به منظور پیشگیری از بارداری یا بیماری های مقاربتی است. به نظر میرسد کمپانی معروف کاندوم سازی بنام دورکس  در اقدامی مبتکرانه مشکل مذکوررا چاره سازی کرده است چرا که مبادرت به تولید نوع ویژه ای از کاندوم نموده که بهره وری از نعوظ طولانی تری را برای مرد ممکن میسازد.  در فرایند تولید این محصول  ، بخش درونی این دسته از کاندوم ها آغشته به ژل ویژه ای گشته است که به مثابه وایاگرا نقش رلکس کردن بافت و افزایش امکان خونرسانی را مهیا میسازد. یکی از محسنات استفاده این نوع از کاندوم ها ، محدود شدن حیطه تاثیر گذاری وایاگرا میباشد چرا که در مقایسه با نوع خوراکی آن که کلیه سیستم عروقی  به موازات مصرف ، تحت تاثیر پیامد های استفاده از وایاگرا قرار میگیرد در نوع کاندومی تنها دستگاه تناسلی است که از افزایش خونرسانی تاثیر میپذیرد و بنابر این ریسک  یا عوارض  جانبی کمتری برای مصرف کننده  میتواند در پی داشته باشد.

نکته قابل تاکید اینکه استفاده از کاندوم های حاوی وایاگرا به منظور درمان ناتوانی جنسی در مردان تهیه و تولید نگردیده است و کلیه مردانی که از نگهداری در تولید یا حفظ نعوظ در هنگام برقراری رابطه جنسی به دلیل " ناتوانی جنسی " در رنج هستند درمان های گسترده تری را بایستی پیگر باشند. تهیه این نوع از کاندوم ها هنوز از بازار مقدور نمیباشد و به منظور استفاده آن در بازارهای امریکا و کانادا یک سال دیگر باید در انتظار بود . لیکن در  اروپا و علی الخصوص کشور انگلیس که مرکز  اصلی تولید این کاندوم ها میباشد مراحل نهایی تاییدیه از مراکز درمانی بهداشتی در حال انجام است و به زودی ساکنین این مناطق در قفسه داروخانه های خود شاهد عرضه کاندوم های حاوی وایاگرا خواهند بود.

قابل ذکر است که آیا کاندوم های حاوی وایاگرا که وعده طولانی تر کردن نعوظ را به مصرف کنندگان میدهند ایا در باب نقش پیشگیری کنندگی از بیماری های مقاربتی هم سربلند بیرون خواهند آمد یا نه چرا که چنانچه کیفیبت ژل داخلی به گونه طراحی شده باشد که نقش لغزنده کننده ای بسیار داشته باشد خطر لیز خوردن و بیرون آمدن کاندوم در هنگام برقراری رابطه جنسی بالا رفته و امکان افزایش احتمال انتقال بیماری های مقاربتی بیشتر محتمل میگردد لذا بررسی  این دسته نکات بهداشتی از سوی مراکز درمانی سبب گشته صدور پروانه تولید در کشور های امریکایی و کانادایی با تاخیر انجام پذیرد.

 بطور کلی  آنچه در مورد کاندوم های فعلی و موجود  باید دانست اینکه در حال حاضر در بازار  دو فرم  کاندوم مردانه و زنانه  موجود میباشند . کاندوم مردانه غلافی است که روی آلت تناسلی مرد در حالت نعوظ و پیش از دخول قرارگرفته و سر و بدنه آلت تناسلی را در پوشش خود قرار میدهد. کاندوم زنانه از نظر ظاهر شبیه کاندوم مردانه ولی اندکی بزرگتر از آن میباشد و همانند کاندوم مردانه بدون نسخ پزشک در دسترس همگان قرار دارد. انتهای بسته کاندوم زنانه در داخل مهبل زن در حالیکه قسمت باز آن بیرون قرار داده شده تا اندازه ای لبه ها را میپوشاند. اگر چه استفاده از کاندوم زنانه کمی صدا تولید میکند لیکن برای عده ای از زنان که همسران آنان مایل به استفاده از کاندوم های مردانه نیستند مفید به نظر میرسد. همه کاندوم های زنانه از نوع پلی اورتان میباشند لذا ایجاد حساسیت برای مرد زن نمیکنند . کاندوم های مردانه چنانچه ذکر آن رفت در فرم های لاتکس ،پلی اورتان یا ساخته شده ازروده یا اعضا گوسفند موجود میباشند . تنوع کاندوم های لاتکس به شرح زیر است:



آغشته به مواد لغزنده یا خشک

حاوی مواد کشنده اسپرم یا بدون مواد کشنده اسپرم

ساده یا شکل دار

متنوع در رنگ ، تست و اندازه ( کوچک ، متوسط و بزرگ )

اگر چه کاندوم های پلی اورتان نسبت به کاندوم های معمولی گران تر میباشند لیکن از آنجایی که حساسیت در بدن تولید نمیکند و از طرفی بسیار ظریف بوده و تماس بدنی نزدیک تر حس میگردد و دمای بدن را نیز بهتر منتقل میکنند ، بیش از سایر کاندوم ها محبوبیت داشته از سوی سکس تراپیست ها توصیه میگردد.

کاندوم به عنوان ارزان ترین و قابل دسترس ترین وسیله پیشگیری از بارداری و بیمارهای مقاربتی برای برقراری هر رابطه جنسی توصیه میگردد.

شاد و پیروز باشید و شعار همیشگی را در گوش که " سکس بهتر ، زندگی بهتر "

دکتر مریم محبی ، رواندرمانگر و سکس تراپیست

۱۳۹۰ مهر ۲۳, شنبه

هیجان، اضطراب و ترس

هیجان، اضطراب و ترس

ترس احساسی است که هر انسانی آن را می‌شناسد. هر انسانی از آن بعنوان احساسی ناخوشایند یاد می‌کند و از داشتن آن دوری می‌کند، چرا که این احساس بنابر طبیعت خود زمانی ظاهر می‌شود که خطری درونی و یا بیرونی فرد را تهدید می‌کند. این احساس به شکل علائم مختلف جسمی و روانی ظاهر می‌شود، مانند تپش قلب، تنگی نفس، احساس گرگرفتگی، سرخ شدن صورت، ترشح زیاد عرق و غیره. در حالت ترس فعالیت طبیعی مغز در رابطه با محیط (مانند دیدن، شنیدن، بوئیدن، لمس کردن، چشیدن، حس تعادل در ایستادن و راه‌رفتن و غیره)  بشدت تحت تاثیر قرار می‌گیرد و سهم بیشتر فعالیت مغز و بدن متوجه روبرو شدن با موضوع خطر و حفظ امنیت می‌شود. به این معنا ترس در چهارچوب روبرو شدن با خطر نقشی بسیار حیاتی بازی می‌کند و در حقیقت ترس به حکم زنگ خطری است که انسان را متوجه موضوع خطرداری می‌کند؛ تا بدنبال آن انسان عملی را صورت دهد که به رفع خطر بیانجامد. به همین خاطر بعد از دور شدن از موضوع خطرزا این احساس نیز توسط سیستم‌های جسمی و روانی بطور طبیعی خنثی می‌شود و کارکرد اندامها و حواس به شکل طبیعی خود باز می‌گردد. بنابراین ترس یک احساس حیاتی، لازم و حفظ کننده زندگی است. در جریان تکامل انسان، احساس ترس برای حفظ‌ بقاء انسان بوجود آمده تا انسان را در روبرویی با خطر آماده دفاع، حمله و یا فرار کند. امروز نیز ترس همین وظیفه را برعهده دارد اگرچه موضوع خطر مانند گذشته دیگر حیوانات وحشی نیستند.

اختلال اضطراب هراسی

زمانی احساس ترس حالات بیمارگونه پیدا می‌کند و تبدیل به اختلال اضطراب هراسی می‌شود که سیستم‌های طبیعی و روانی فرد برای برطرف کردن ترس یا کارآیی خود را از دست داده باشد و یا از شدت کارآیی آنها کاسته شده‌باشد. در این حال حتی زمانی هم که چیز تهدید کننده‌ای وجود ندارد، حالات و علائم ترس به نحو ادامه‌داری به وجود خود ادامه می‌دهند و هر بار بر شدت آنها نیز افزوده می‌شود. به این معنا یکی از اصلی‌ترین شاخص‌های عدم کارآیی «سیستم روبرو شدن با ترس» به این شکل است که در این حالت ترس و اضطراب بدون وجود دلیل تهدید‌کننده، در مواقع و محیط‌های مختلف، به حد زیاد و روزافزون و در بیشتر اوقات روز فرد را در کنترل می‌گیرند، به نحوی که فرد یا همواره یک نوع دلهره، اضطراب و تشویش را حس می‌کند و یا بخاطر احساس ترس از دست زدن به کارهایی و یا از روبرو شدن با چیزهایی و یا از رفتن به مکانهایی بشدت پرهیز می‌کند. در حالی که خود نیز دلیل قانع‌کننده‌ای برای این احساس پیدا نمی‌کند.

علائم اختلال اضطراب هراسی و گروه‌بندی‌های آن

فرد مبتلا به اختلال هراس علائم اضطراب هراسی را معمولا در سه سطح حسی، فیزیولوژی و رفتاری لمس می‌کند.  یعنی اکثر اوقات افراد مبتلا بخاطر علائم حسی، فیزیولوژی و تا حدودی رفتاری به متخصصین مراجعه می‌کنند ولی علائم افکاری غالبا از طرف آنها دیده و یا مطرح نمی‌شود. علائم جسمانی که اکثر افراد مبتلا از آنها رنج می‌برند عبارتند از: حالت سرگیجه، فشار در ناحیه سینه و پرش قلب، افت فشارخون، معده درد، عدم تمرکز، دلشوره، دیدن پرده‌ای جلوی چشم، و از این دست. به همین دلیل اغلب مثلا از احتمال داشتن بیماری قلبی به نگرانی و ترس می‌افتند و از پزشک می‌خواهند که آنها را بخاطر احتمال بیماری قلبی مورد معالجه قرار دهد. (بسیاری از مراجعین بعد از یک دوره طولانی به اصطلاح خوددرمانی و بعد دارودرمانی (که اکثرا سعی می‌کنند با داروهای گیاهی و به توصیه این و آن عمل کنند) به متخصص روان‌درمانی مراجعه می‌کنند).

همانطور که در طبقه‌بندی اصلی اختلال اضطرابی به آن اشاره شد، اختلالات اضطرابی را به سه گروه «عمومی و فراگیر»، «حمله‌های هراسی» و «فوبیا» تقسیم می‌کنند. در این میان اختلالات فوبیا خود به زیردسته‌های دیگری تقسیم می‌شود که عبارتند از «گذرهراسی»، «هراس اجتماعی و یا جمع‌هراسی» و «هراس‌های منفرد».

اختلال اضطراب عمومی و فراگیر
این اختلال معمولا بصورت سینه‌خیز و رفته‌رفته شکل می‌گیرد و بطور معمول بعداز یک تجربه مشخصی که برای فرد بسیار فشار آور بوده‌است. رفته‌رفته این حالت به شکل احساس هراسی در می‌آید طولانی‌‌مدت و ادامه‌دار که در اکثر محیطها، در رابطه با اکثر چیزها و در بیشتر رابطه‌های فرد وجود دارد؛ احساس هراس و نگرانی نسبت به چیزهایی که می‌توانند اتفاق بیافتند و فرد مبتلا به اضطراب فراگیر تنها برای مدت بسیار کوتاهی قادر است که خود را از آن رها سازد. در این حالت فرد گزارش می‌دهد که «همیشه این افکار وحشتناک را دارم و هیچ نمی‌توانم این افکار را از خودم دور کنم» و علائمی را گزارش می‌کنند که شامل اینها هستند:

  1. ناآرامی و بی‌قراری حرکتی مانند لرزش در اندام، گرفتگی عضلات و پرش دست و یا پا (مثلا در خواب)،
  2. تحرک‌پذیری شدید و غیرقابل کنترل فغالیت‌های بدنی که به شکل احساس تنگی نفس، عرق زیاد، خشکی دهان و سرگیجه ظاهر می‌شود،
  3. افزایش شدید توجه متمرکز بر خود و هوشیاری زیاد نسبت به خود که به شکل احساس گرفتگی و کوفتگی، مشکل در بخواب رفتن و مشکل در خوب خوابیدن، تحریک‌پذیری و یکه خوردن‌های زیاد خود را نشان می‌دهند.

از مشخصات دیگر این اختلال این است که فرد همواره بیشتر و بیشتر تحت اختیار هراسهایش قرار می‌گیرد و قدرت کنترل خود را بر روی آنها رفته‌رفته از دست می‌دهد «آنقدر احساس فشار می‌کنم که آرام و قرار ندارم. بدنبال هر چیزی باید روزها فکر کنم که چه اتفاقی خواهد افتاد». اگر چه این نشانه‌ها در مورد همه افراد به یکسان وجود ندارد ولی همه در یک دایره شیطانی اسیر هستند، دایره‌ای به شکل فشار دائمی، ناآرامی فزاینده، عصبانیت و علائم جسمی. بدنبال اینها وظایف روزانه و فعالیتهای لازم زندگی رفته‌رفته کنار گذاره‌شده و فرد به آینده خود بسیار ناامید می‌شود؛ که اینها تاثیرات خاص خود را بر زندگی فرد با دیگران برجای گذارده و سبب فشارهای تازه می‌شوند.
مشکل اساسی در این اختلال ادامه‌دار بودن و شدت دائمی آن است. این اختلال جزء شایعترین اختلالات هراسی است و برای مثال در آلمان حدود 2 میلیون نفر به این اختلال مبتلا هستند. علیرغم این اکثر این افراد سالها در رنج بسر می‌برند و هیچ خبری از این ندارند که این حالات در آنها به چه دلیلی بوجود می‌آیند.
اختلال حمله‌های هراسی و یا پانیک
یکی از اصلی‌ترین نشانه‌های این اختلال این است که این حملات بطور ناگهانی ظاهر و تکرار می‌شود و برای آنها  تهدید کننده خارجی وجود ندارد. وقتی فردی در معرض حمله پانیک قرار می‌گیرد در عرض مدت کوتاهی شدت هراس وی به حد بالای خود می‌رسد و فرد در کنار فشار هراس علائم جسمانی نظیر تپش و پرش قلب، احساس خفگی و تنگی نفس و لرزش در اندام  را نشان می‌دهد. مدت دوام این حالات می‌تواند بین دو/سه دقیقه الی چند ساعت باشد ولی بطور معمول بین 10 الی 30 دقیقه بطول می‌انجامد. بسیاری از افراد مبتلا به این هراس در این حال وحشت از مردن پیدا می‌کنند که این خود سبب شدت گرفتن این علائم می‌شود. اگر علائم جسمانی حملات پانیک بیشتر متمرکز بر قلب باشند به آن «فوبی ‌قلبی» می‌گویند و بیشتر مردان مبتلا به پانیک در سنین میانسالی دچار «فوبی قلبی» می‌شوند.
در بسیاری موارد فرد مبتلا به پانیک یک نوع انتظار «دوباره مورد حمله هراس قرارگرفتن» را دارد و برای اینکه به این حالات نرسد از انجام کارهایی که تاکنون برایش احساس خوبی را بو‌جود می‌آورند نیز دست می‌شوید (مثلا رفتن به بیرون از خانه)، خود را از دیگران کنار می‌کشد و یا تنها زمانی که کسی همراه وی باشد در ملا عام ظاهر می‌شود و به این دلیل وابستگی‌اش به افراد در انجام کارهای خود زیاد می‌شود (مشخصا اگر به متخصص رجوع می‌کنند همیشه یکی از بستگان باید آنها را همراهی کند و‌گرنه در نوبت ملاقات حاضر نمی‌شوند).
حملات پانیک می‌توانند برای یک دوره بسیار کم شوند ولی در دوره‌های دیگر دوباره و اینبار با شدت و دفعات بیشتری تکرار شوند. این اختلال معمولا طی سالهای متمادی و با درجات مختلف پایدار می‌ماند.


اختلالات هراسی فوبیا
فوبیا به آن دسته از هراسهایی گفته‌می‌شود که در رابطه با محیط مشخص و چیزهای مشخص ظاهر می‌شوند. و اگرچه فرد دارای فوبیا به غیر عقلانی بودن دلایل هراس خود در این موارد آگاه است ولی امکان تغییر آنها را در خود ندارد. بر عکس این هر نوع تلاشی را نیز صورت می‌دهد که کسی متوجه وجود این هراس در وی نشود و داشتن این هراس را بعنوان لکه ننگی در دامن شخصیت خود می‌بیند. اختلالات هراسی فوبیا به چند دسته تقسیم می‌شوند که در اینجا بطور مختصر شرح داده‌شده‌اند.

اختلال گذرهراسی
در این شکل از هراس فرد مبتلا از قرار گرفتن در محیطهای خارج از خانه احساس هراس زیادی دارد. بطور معمول این محیطها شامل جاهایی می‌شوند که آدمهای زیادی در آنجا رفت و آمد دارند و یا از خانه بسیار دور هستند. فرد مبتلا در هرای از این بسر می‌برد که نکند در این اماکن دچار علائمی شود که باعث شرمندگی وی شوند و یا بخاطر آنها نتواند از آن محیطها دور شود (مانند اینکه سرگیجه و حالت غش به وی دست دهد، قلب وی بگیرد و غیره). به این دلایل از رفتن به خارج از خانه بشدت پرهیز می‌کند و یا فقط زمانی بیرون می‌رود که کسی از وابستگان نزدیک همراه وی باشند. این اختلال معمولا به همراه به اختلال دیگری که آنرا بعنوان حمله هراسی می‌شناسیم ظاهر می‌شود و در کل زندگی روزانه فرد را بسیار تحت شعاع خود قرار داده و محدود می‌سازد. اختلال گذرهراسی معمولا بصورت وخیم و درازمدت در می‌آید.

اختلال هراس اجتماعی و یا جمع هراسی
فردی که مبتلا به این اختلال است از قرار گرفتن در مرکز توجه دیگران هراس دارد. بطور معمول زمانی که قرار باشد در مقابل جمع صحبت کرده و یا سخنرانی کند. در این حال فرد بخوبی می‌داند که برای این هراس وی علت واقعی وجود ندارد ولی در مقابل آن کاری نمی‌تواند بکند الی دوری و پرهیز از چنین موقعیتهایی و به هر قیمتی. معمولا این افراد بخاطر وجود این هراس علیرغم داشتن قابلیت فردی از رسیدن به موقعیتهای بالای شغلی محروم می‌شوند. این اختلال بطور معمول به همراه چندین مشکل دیگر نظیر اعتماد به نفس پایین، ترس از شنیدن انتقاد، ظاهر می‌شود و با علائم جسمانی به شکل اجتناب از تماس چشمی، لرزش دستها و یا عضلات دیگر، احساس تهوع و فشار ادرار در چنین مواقعی توام است.

اختلال هراس‌های منفرد
این دسته از اختلالات هراسی به مواقعی برمی‌گردند که فرد بطور دائم از روبرویی با چیزهای مشخص و یا موقعیت‌های ویژه‌ای هراس دارد. این چیزهای و موقعیتها بطور معمول شامل اینها هستند: هرس از جانوران، بخصوص از سگ، از حشرات، مار و یا موش، ترس از دیدن خون، ترس از قرار گرفتن در اتاقهای دربسته (مثلا آسانسور)، ترس از بلندی، ترس از پرواز با هواپیما، ترس از میکروب و باکتری. چنین ترسهایی در بخش زیادی از افراد وجود دارند ولی فقط زمانی از آنها بعنوان بیماری یاد می‌شود که بخاطر آنها در روال کار و فعالیت روزمره محدودیتهای زیادی تولید شود (مثلا با پرهیز از آنها). مثلا در این میان افرادی وجود دارند که بخاطر ترس از سگ و گربه از رفتن به بیرون از خانه پرهیز می‌کنند. در مورد اختلال هراس‌های منفرد می‌توان انتظار داشت که اگر اینها در سنین کودکی شروع شده‌باشند در سنین بعدی بطور خود بخودی برطرف شوند و احتیاجی به روان‌درمانی ندارند ولی در صورتی که در سنین بعدی شکل گرفته باشند بدون کمک تخصصی امکان رفع آنها وجود ندارد.

نکته مهم در مورد  اختلالات اضطراب هراسی
هرکدام از شکلهای مختلف اختلالهای هراسی می‌توانند حالت وخیم بخود بگیرند و در ادامه خود اختلالات دیگری را بوجود بیاورند مانند افسرده‌گی، اعتیادهای مختلف، حتی روان‌پریشی‌ها و اختلالات شخصیتی. بنابراین مدارا کردن و ساختن با این اختلالات نه تنها نشاندهنده قدرت فرد نیست بلکه باعث ناراحتی‌های چندجانبه‌ای خواهد شد که دیگر در کنترل هیچ کس نخواهد بود.
--------------

سکس بیشتر میخواهید؟



سکس بیشتر میخواهید؟
یکی از شکایت های شایعی که زوجین در هنگام مراجعه به  سکس تراپیستان  از آن لب به سخن میگشایند ، عدم توازن و تقارن  تمایلات جنسی در طرفین  و تمایل بیشتر به برقراری رابطه جنسی از جانب یکی از زوجین است . بر اساس تحقیقات انجام شده این بیشتر مردانند که همواره تقاضامندی جنسی بیشتری نسبت به همسر داشته و زن بنا بر دلایل ویژه ای اشتیاق جنسی از خود بروز نمیدهد. زن برای برقراری رابطه جنسی نیازمند  تجربه احساس نزدیکی عاطفی است تا نزدیکی جسمی میسر گردد حال آنکه مرد نیازمند نزدیکی جنسی است تا احساس نزدیکی عاطفی در او متبلور گردد . از سویی برانگیختگی جنسی در زن فرایندی کند تر از مرد بوده و نیازمند زمان میباشد  از آنجایی که برانگیختگی اشتهای جنسی از دو منبع متقاوت در هر دو جنس ریشه میگیرد  لذا رسیدن به نقطقه توافق و عملی شدن رابطه جنسی گاه کار دشواری در یک رابطه زندگی زناشویی مینماید .خانم اوان یکی از زنانی است که برای مشکل مشابه خود در این زمینه دست به ابتکار عملی زده است که به گرمی بیشتر  بستر انجامیده است . ایشان که تجربه خود را در کتاب  " چهل مهره " درج و در اختیار خوانندگان خود قرار داده است  زمانی اهمیت عدم تقارن میل جنسی خود با همسر را بیشتر حس میکند که برای چهلمین سالروز تولد همسر تصمیم میگیرد که بهترین چیزی که همسر همواره دوست میداشته را به او ارزانی دارد و از انجایی که برای همسر همانند غالب مردان سکس بهترین هدیه خواستنی نام داشته  لذا چهل بار سکس بدون نه  را برای همسر تضمین گر میگردد. لیکن از انجایی که در هم پایی خود در انجام این خطیر  مطمئن  نمیبوده است لذا برای حل این معظل  از همسر میخواهد برای هر بار رابطه جنسی مهره ای را بر ظرف جوار بستر بیاندازد و بدین گونه تقاضای جنسی خود را به همسر اعلام دارد . از زمانیکه مهره به داخل ظرف وارد میشود زن 24 ساعت فرصت دارد که خود را برای برقراری رابطه جنسی آماده سازد . در طی این مدت زن سعی در آماده سازی بدنی ، فکری  و محیطی خود  مینماید و در وقت مقتضی با همسر همبستر میگردد. خانم اوان معتقد است از انجایی که زن نیازمند آمادگی قبلی برای برقراری رابطه جنسی است لذا تقاضای فوری همسر برای برقراری رابطه جنس معمولاً از سوی زن پس زده میشود لیکن زمانیکه مرد درخواست جنسی خود را به انداختن مهره ای در داخل کاسه اعلام میدارد این به عنوان انجام فوری برقراری رابطه جنسی در همان لحظه نیست و زن پس از دریافت پیام درخواست جنسی از سوی مرد با دیدن مهره سعی در آماده سازی 3 جانبه خواهد کرد و در زمان دلخواه خود امکان برقراری رابطه جنسی را مهیا میسازد.از طرفی در قاموس رفتار جنسی در برخی از زندگی ها زناشویی ، زوجین راغب به حرف زدن یا به زبان آوردن نیاز جنسی نیستند وبرعکس در دسته ای دیگر همواره در مورد درخواست رابطه جنسی در حال جدال هستند با انجام این ترفند جنسی زوجین بدون اینکه نیازی به زبان اوردن نیاز جنسی خود باشند صرفاً به شکل عملی وجود این نیاز را به همسر گوشزد مینمایند سپس در انتظار نشسته ابتکار عمل را به همسر واگذار مینمایند .خانم اوان نتیجه بسیار عالی در کیفیت زندگی جنسی و زندگی زناشویی خود پس از بازی ابتکاری خود در بستر حاصل کرده و جزئیات این تکنیک را در کتاب خود در اختیار عموم قرار داده است . گفتنی است  در باب عدم هماهنگی در میزان میل جنسی صرفاً مردان نیستند که اشتیاق جنسی بالاتری دارند بلکه در برخی از روابط زناشویی این زنان هستند که تقاضا کننده رابطه جنسی بوده و از اشتهای جنسی بالاتری نسبت به مرد برخوردارند.در خاتمه متذکر میگردد کیفیت رابطه جنسی  رابطه ای تنگاتنگ با کیفیت کل رابطه زندگی زناشویی دارد که به شکل مجموعه باید تحت بررسی و درمان گیرد از سویی وقتی میگوییم احساس نزدیکی عاطفی شرط اصلی نزدیکی جنسی در زن است ایجاد حس نزدیکی عاطفی درزن مهارتی است که غالب مردان از ان بی اطلاع بوده لذا زمانیکه زن در  فرصت اماده سازی خود بعد از رویت مهره در کاسه قرار میگیرد اینکه واقعا چقدر توان اماده سازی برای او از سوی مرد مهیا شده باشد جای بحث ویژه ای را برای آن باید قائل شدشاد و پیروز باشید و شعار همیشگی را در گوش که :" سکس بهتر ، زندگی بهتر"دکتر مریم محبیرواندرمانگر و سکس تراپیست
-------------------------------------

سیگارکشیدن هنگام سکس[Image]
در دنیای جنسی هر فردی عواملی که تولید گر برانگیختگی جنسی میباشند متفاوت بوده و در این گوناگونی تماشای فردی که در حال سیگار کشیدن است در برخی به شدت برانگیزاننده توصیف گردیده است . جذاب نامیدن فرد در حال سیگار کشیدن شاید اعتقادی شایع به نظر رسد لیکن در بعضی از افراد این جذابیت شدت بسیار پررنگ تری پیدا کرده تا جایی که فرد ناظر ، به برانگیختگی جنسی نائل گشته و رفته رفته سیگار کشیدن جزئی از زندگی جنسی فرد میگردد. فرد علاقه مند به منظره سیگار کشیدن ، برای انجام هر رفتار جنسی از شریک جنسی میخواهد که مبادرت به سیگارکشیدن ورزد و در این راه گاه خود فرد نیز با شریک جنسی همراهی پیدا کرده با یکدیگر به سیگار کشیدن میپردازند. چنانچه فرد برای برقراری رابطه جنسی به نوعی الزام در انجام این رفتاررسیده باشد بگونه ای  که بدون آن رسیدن به برانگیختگی جنسی دشوار باشد اگر طول مدت این نوع از برانگیختگی جنسی بیش از 6 ماه به طول انجامیده باشد ، " فتیش سیگار" عنوانی است که  به این نوع از براینگیختگی جنسی فرد اطلاق خواهد گردید.منظور از فتیش جنسی ، احساس برانگیختگی جنسی به موازات رویت ، بو ، لمس شیئ ، بخشی از بدن ، یا موقعیت های ویژه ای میباشد که فی النفسه برای عموم جنسی ارزیابی نمیگردند. " بت واره پرستی " اصطلاح فارسی است که شاید بتوان مترادف کلمه فتیش از آن در متون فارسی استفاده نمود . منظور از " بت واره " شئ  ، بخشی از بدن یا موقعیتی است که ارزشمندی ان  "ساخته " خود شخص بوده ، فرد به مانند بت برای آن ارزش مرموز و ویژه متصور میگردد. مردی که دارای " فتیش سیگار " است ، از رویت زنی که سیگار در دست گرفته ، از  حالت در دست گرفتن ، فندک زدن بر لب گذاشتن ، روشن کردن ، فرو بردن دود ، در دهان حبس نمودن بازدم دود و نهایتاً بازدم دود ، دچار برانگیختگی جنسی میگردد در این بین دستکش در دست داشتن زن یا نداشتن ، استفاده از نی سیگار یا عدم استفاده آن ، رژ لب داشتن یا نداشتن زن  و ... فاکتورهای دیداری دیگر  تاثیر گذار بر کم و کیف این نوع از برانگیختگی میشوند.  در باب فتیش سیگار اگر چه اطلاعات تحقیقی زیادی در دست نیست لیکن آنچه تا اکنون در پژوهش های علمی مستند است اینکه این نوع فتیش غالباً در مردان بیش از زنان شایع است و تعداد مردانی که گزارش کرده اند از سیگار کشیدن زن دچار برانگیختگی جنسی میگردند بیش از زنانی گزارش گردیده که از تماشای سیگار کشیدن مرد به برانگیختگی جنسی رسیده باشند . اینکه چه عواملی زمینه ساز " سکسی " قلمداد شدن سیگار کشیدن زن در نظر مرد بوده است بی شک نشانه هایی از باورهای فرهنگی نسبت به مقوله زنانگی و آنچه جامعه از غالب انتظار زنان انجام آن دارد میتوان یافت . تعریف خاص زنانگی موجود در جوامع و رفتارهای سنت شکن در برخی  زنان  که با این تعریف خاص رودررو میگردند، گاه از دید بعضی مردان ، بسیار برجسته ارزیابی میگردد. اینکه شاید زنانی که سیگار میکشند پر اعتماد به نفس تر، اجتماعی تر و متجدد ترند، حقوق مساوی با مردان را باوردارند و در انجام رفتارهای ریسکی و مردانه ابائی از خود نشان نمیدهند ، از شیطنتی جسورانه برخوردارند که پا فراتر از قالب های فرهنگی میتوانند بگذلرند به عبارتی سنت شکن ترند ، لذت طلب ترند، در زمینه رفتار جنسی فعالترند، میدانند که با نحوه سیگار کشیدن خود میتوانند اغوا گری کرده کشش و جاذبه جنسی ایجاد کنند عباراتی هستند که از جانب بعضی از مردان در وصف زنانی که سیگار میکشند گزارش گردیده است .به غیر از عوامل فرهنگی ، عوامل محیطی و نقش رسانه ها و تبلیغات و همچنین عوامل فردی چون خاطرات و حوادث دوران کودکی و نوجوانی و نیز یادگیریهای فردی و نهایتاً شرطی سازی و... را  در شکل گیری این نوع از فتیش نباید از نظر دور داشت. انچه ما در تعریف رفتار جنسی سالم انتظار داریم رسیدن به خشنودی جنسی طرفین  بدون ازار بدنی – روحی به خود و شریک جنسی است لیکن چنانچه انجام رفتار جنسی سبب آسیب بدنی یا روانی به خود یا دیگری گردد از زمره رفتار جنسی طبیعی بیرون آمده  جنبه اختلالی یا پارافیلیایی پیدا مینمایند . در " فتیش سیگار " چنانچه شریک جنسی علی رغم خواست فردی مجبور به کشیدن سیگار گردد و مضرات کشیدن سیگار را به خود تحمیل کرده  از این نوع از برانگیختگی جنسی همسر ، دچاراذیت و آزار روحی یا بدنی گردد   مسلماً زندگی جنسی سالمی را پیروی نمیکند. اگر چه در برخی متون و مقالات نه چندان علمی به همسران افراد " فتیش سیگار" توصیه شده است که لحظات ارزشمند برانگیختگی جنسی همسر خود را خراب نکنید و صرفاً تظاهر به کشیدن سیگار نموده و لازم نیز دود آنرا فرو برید .. لیکن باید دانست که تنها استنشاق بوی سیگار هم  برای افراد غیر سیگاری آنان را از خطرات و مضرات سیگار مصون نگاه نمیدارد و همچنان سلامتی این افراد در معرض تهدید قرار دارد.از انواع فتیش ها میتوان فتیش به  کفش ، جوراب ، دستکش ، لباس زیر زنانه ، پا یا یکی از اعضای بدن ، ابریشم ، چرم ، خز ، مجموعه لباس جنس مخالف، وسایل پزشکی ، وسائل نوزاد،  وسائل افراد معلول ،  ادرار ، نم و رطوبت ، بدن مردگان و...نام برد. در خاتمه لازم به ذکر است که  استفاده از تکنیک های رفتار درمانی ، شناخت درمانی ، شوک درمانی ، بو درمانی ، هیپنوتیزم  در درمان این دسته از اختلالات جنسی مورد استفاده سکسولوژیست ها و رواندرمانگران قرار میگیرد.و در شرایط ویژه نیز دارودرمانی زیر نظر پزشکان متخصص نقش تکمیلی در درمان  بازی خواهد نمود.شاد و پیروز باشید و شعار همیشگی را در گوش که : سکس بهتر ، زندگی بهتربرای اطلاعات بیشتر پیرامون مسائل جنسی از وب سایت زیر بازدید فرمایید: