تحقیقاتی بر افراد هذیان گو و عادت به غیبت کردن پشت سر دیگران و توهمگرا.
تحقیقاتی بر افراد هذیان گو و عادت به غیبت کردن پشت سر دیگران و توهمگرا.
این امراض یک حالت ذهنی تمامأ با توهمات ذهنی و اختلالات هیستریای میباشد که فرد با این نیات که دیگران را بد نام کند و خود را جلو به برد دست به هذیان گویی باطل و دور از واقعیت که از معده ذهن مریض خویش آن را میسازد دست به آن میزند.
افرادی که عادت دارند که پشت سر دیگران دست به هذیان گویی میزنند آن یک نوع انباشته شده امراض توهمات درونی و ذهنی میباشد که بیشتر این افراد به اسکیزوفرنی مبتلا هستند و باز به هیستریای درونی این انباشته ها کاری میکنند که فرد را به هذیانگویی وادار بشود برای خالی کردن توهمات و غرایزهای درونی و ذهنی خود به هذیانهای توهمگرایی دست به غیبت کردن پشت سردیگران چیزهای نادرست و دور از راستی و باورنکردنی درست میکنند.
اگر چنانچه این افراد روانی دست به هذیانگویی پشت سر دیگران نزنند به احتمال زیاد دچار آزار درونی و ذهنی بشوند که شاید به سکته قلبی و مغزی منجر بشود البته این موضوع برمیگردد به محیطی که افراد زمانی دراز مدت در آن زندگی نموده اند و این امراض توهمات خیالی را از آنجا با خود آورده اند به اینجاو این مرض خودش یک نوع هیستریای درونی و لبریز شده میباشد که فرد برای خالی نمودن این غریزه و این کینه ها دیگر هر کسی که باشد فرقی نمیکند که هر کی باشد هر کسی به ذهنشان برسد برای خالی نمودن این غریزه و این کینه دست به هذیانگویی میزنند پشت سرش.
این مرض نوعی مردم آزاری میباشد که اسم ساده ان سادیسم میباشد ما چند نوع سادیسم داریم سادیسم خود آزاری و سادیسم مردم آزاری که نوعی عصبیت میباشد که برای تسکین نمودن این عصبیت دست به هذیانگویی میزنند و برای دیگران توهم وا تهام درست میکنند این بیشتر برای خالی کردن انباشته های درونی و ذهنی خویش میباشد این افراد هنگامیکه پشت سر دیگران دست به بدگویی و هذیان گویی میزنند خود را خوشحال و شاداب میبینند اما این شادابی و خوشحالی وقتی میباشد که در یک زمان کوتا عود میکند آزارهای درونی و ذهنی این افراد.
یکی از اخلالات رفتاری و کرداری این افراد که به ان عادت دارند فتنه انگیزی میباشد و درست کردن دروغهای شاخدار و حرف این برای آن بردن میباشد که بیشتر میخواهند از این راه برای بدست اوردن پولی دست به هذیانگویی میزنند و دنبال حرفی میباشند که به مقسد خودش برسانند برای مثال امروز من به حرفهای مسعود رجوی اشاره نمودم که گفته بود اگر کسی حتی اگر چپ باشد بر ضد ما باشد بدان دست پرورده وزارت اطلاعات رژیم میباشد و یا میخواهد خود را در خدمت وزارت اطلاعات قرار بدهد بلافاصله طرف بدو بدو رفت برای اینکه این حرف را به مقسد برساند خود را به سنتروم رساند و این حرف را منتقل نمود.
این افراد روانی که به اختلالات رفتاری مبتلا هستند خیال میکنند که زیرک و زرنگ هستند که وقتی میگویند یک سر دارند و هزار زبان اما در روز و مکان خودش ضربه خود را میخورند ضربه وروانی بیشتر هرچی که کردار و رفتار این افراد روانی روشنتر بشود بیشتر خود را ضربه پذیر میدانند.
ضربه پذیری از نظر روحی و روانی و بدخیم شدن در میان مردم و بی اعتماد شدن در میان مردم اینها چون مبادی و قوانین کرداری و رفتاری اجتماعی را از دست داده اند بدنبال همرنگی خویش میباشند ان کسانی که مریض هستند دوست دارند همه مثل انها مریض باشند اینها مریضهای روانی و میکروبهای جامعه هستندوبا هنجاری اجتماعی همخوانی ندارند.
این اصول و پایه ی این اصول اجتماعی را از دست داده اند فرزندانشان معتاد به مواد مخدر هستند و مردم آزاری میکنند و دزدی میکنند خودفروشی میکنند و اینها بر ضد قوانین شناخته شده اجتماعی میباشد که اینها انجام میدهند.
هر چی به ذهنشان زد فوری میروند به مقسد میرسانند این افراد بیشتر ذهنی و خیال باف هستند و همه چیز را بر اساس ذهنی مریض خویش مورد تحلیل و بررسی قرار میدهند توان بیان واقعیت را ندارند ترسو و بزدل هستند و دروغگو بیشتر انچه بیان میکنند با رفتارشان مغایرت دارد به هیچ عنوان توان بیان آنچه در ذهنشان میباشد در داخل اجتماع ندارند.
دروغگو کاذب و فقط در بین دو الی یک نفر توان حرف زدن دارند و بیشتر دنبال مشکل تراشی و اشکال تراشی هستند برای دیگران چرا چون خودشان رفتارشان و کردارشان پر از ضعف میباشد و این ضعفها بر اساس ذهنیت کثیف و مریضشان بنا شده است.
این افراد در اسل ضد جامعه هستند و تفکر ضد دموکراتیک و ضد آزادی دارند میتوان گفت حرکات . ورفتار آنها ضد مبادی و قوانین اجتماعی هستند چرا چون ضد اجتماعی بار آمده اند و میتوان گفت میکروبی بیش نیستند برای اجتماع.
وجود این نوع افراد در جامعه ضد اجتماعی میباشد برای مهار کردن این افراد فقط از راه دکتر روانکاو با تجربه میتوان افکار و رفتار این افراد را مهار کرد.
رفتار با چنین افرادی که ذهنیتی هستند و همه چیز بر اساس ذهنیت قلت و توهمات دور از راستی خطرناک است برای افراد سالم حتی کردار و رفتار این نوع افراد افراد روانی هذیان گو و ذهنیتی مریض بر تفکر انسانهای سالم تاثیر گذار میباشد و خطرناک است.
از دست دادن و از کنترل خارج شدن و مهار نشدن رفتارهای ضد اجتماعی فقط از راه دکتر روانکاو میتوان کنترل وضع این افراد روانی را بدست گرفت.
من با یک شخص رفتار نموده دام به 3 نوع مرض روانی مبتلا میباشد که در زیر به ان اشاره میکنم.
و در یک ویدئو کلیپ به زبان کردی در باره آن شرح میدهم.
Schizomania and schizophreni
Manic- depressive bipolar he has also paranoid
این اشخاص چون مریض هستند و به خاطر بغزهای درونی شان و برای خالی کردن دردها و رنجهای درونیشان دست به هذیانگویی پشت سر دیگران میزنند و حتی این اشخاص بتنهای به خود اکتفا نه نموده اند و رفته اند زن و بچه هایش نیست فرستاده است تا پشت سر دیگران و بخصوص شخص من دست به بدگویی و هذیان گویی بزنند این شخص که اصول مبادی اجتماعی را از دست داده است برای ترمین این از دست دادنها دست به هذیان گوی و مزه خرف گوی میزند پشت سر دیگران.
و در عین حال این شخص به مرض اوهام گرای و توهمگرای مبتلا میباشد که رفتار با چنین اشخاصی با این مرضهای کشنده و بی امان هیچ دردیدرمان نمیکند.
به مدارکی گرانبها دست یافته ام که یکی از این اشخاص دست به لجنپراکنی و هذیانی میزند علیه شخص من و طبق همین مدارک میتوانم شخص را جریمه کنم.
خوب این مدارکها میماند تا روز خودش که در موقع خود به خورد این افراد روانی داده میشود.
با تشکر ساموئیل کرماشانی
12/6/2010
////////////////////////
بیماریهای عقلی افرادی که بیسواد بوده اند و در زیر دست مذهبیون بزرگ شده اند و یک دفعه دست به خواندن کتابهای کمونیستی زده اند
علت
این بیماری عقلی به علت عدم توانی حل بحران درونی و مغزی افرادی
که گزار از یک تفکر به تفکری دیگر هستند چون سواد کافی نداشته اند چون بیشتر زندگیشان در دهگدها گذرانده اند چون توانانی هضم چنین تفکری را ندارند دچار اختلالات عقلی میشوند.
بیماریهای عقلی افرادی که بیسواد بوده اند و در زیر دست مذهبیون بزرگ شده اند و یک دفعه دست به خواندن کتابهای کمونیستی زده اندکه عقل و مغز آنها توان هضم چنین تفکری را نداشته و همیشه بخاطر عدم باور به دومی و رها نشدن از اولین دچار جنگ اعصاب شده اند و نهایتا دچار درگیری درونی میشوند و به بیماری روانی مزمن از نوع اسکیزوپاتیکی و اسکیزوفرنی مبتلا میشوند که میتوان گفت به جنون مزمن دوقطبی هم مبتلا میشوند این افراد چرا چون انرژیهای این افراد بیشتر صرف درگیری درونی مغزی و ناتوانی در هضم چنین تفکری و برون نزدن این بغزها و این دردها فرد را به بیماریهای روانی مبتلا میکند که در سیستم اعصابش اختلالات بوجود می آید.
13/7/2011این مقاله ادامه دارد با تشکر ساموئیل کرماشانی
//////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر